سوالایی که جوابشون Not Given میشه، همیشه باعث سردرگمی می شن، چون داوطلبا بین انتخاب False و Not Given همیشه مرددن.
سوالای Not Given باعث بحث و سردرگمی زیادی شده و ظاهراً یه باور عام وجود داره که میگه Not Given به‌معنی جستجوی متن برای پیدا کردن چیزیه که وجود نداره. این باور درست نیست. اگه درست بود، این تسک اصلاً منطقی نبود، چون شما زمان رو برای جستجوی چیزی هدر میدین که وجود خارجی نداره. برخی‌ها میگن: 'خودت رو برای جستجوی جواب‌های Not Given اذیت نکن، چون اونها وجود ندارن' و 'اگه نتونستید جواب رو پیدا کنین، پس جواب Not Given هست.' اگه از این توصیه پیروی کنین، وقتی کلمات کلیدی مشابه رو هم تو متن و هم تو سوال پیدا کردین، به‌اشتباه نتیجه‌گیری می‌کنین که 'من چیزی پیدا کردم، پس گزینه‌ی Not Given نمی‌تونه درست باشه، جواب صحیح باید یا True باشه یا False.
به یاد داشته باشین، این سوالا به همون ترتیب ارائه‌ی اطلاعات تو متن میان و می‌پرسن: 'آیا این به‌معنی xyz هست؟' پس، برای این سوالا، همیشه می‌دونین که کدوم بخش از متن رو باید به‌دقت بخونین، چه جواب True باشه و چه False یا Not Given. وقتی یه نکته یا جزئیات کلیدی و مهم رو تو متن پیدا کردین که با جزئیات کلیدی توی سوال یکیه، این فقط نشون‌دهنده‌ی اونه که شما می‌دونین کجا رو باید به‌دقت بخونین- این به شما جواب رو نمی‌ده. این فقط زمانی رخ میده که مطالب آموزشی رو می‌خونین که منعکس‌کننده‌ی اصل آزمون نیستن و مانع پیشرفت شما میشن. این مطالب آموزشی به شما یاد میدن تا فقط Vocabulary رو بررسی کنین و وقتی یه کلمه‌ی کلیدی یا مترادف اون رو پیدا کردین، خوندن متن رو متوقف کنین.
آیلتس امتحان منطقی، معتبر و قابل‌اعتمادیه و تسک‌ها به‌وضوح هدف امتحان رو منعکس می‌کنن. برای توضیح اعتبار سوالای True، False یا Not Given و همچنین اثبات اینکه اونها چه‌جور کار می‌کنن، من از مثال یه پایان‌نامه استفاده می‌کنم. فرض کنید من دارای برادرزاده‌ای هستم که در حال تحصیل توی یه رشته‌ی مهندسیه و تصمیم گرفته پایان‌نامه‌ای درباره‌ی تاثیرات طراحی ساختمان بر تغییرات اقلیمی بنویسه. او ابتدا کمی تحقیق انجام میده و منابع اطلاعاتی خوبی رو پیدا میکنه. پس، به‌هنگام نوشتن پایان‌نامه‌اش، برای پشتیبانی از ادعاهاش، او باید به منابع خود رجوع کنه. تصویر زیر منابعی رو نشون میده که او برای پشتیبانی از ایده‌هاش، از اونا استفاده کرده.
